آرى همانا دنيا خانه نابود شدن، رنج بردن از دگرگونیها، و عبرت گرفتن است، و از نشانه نابودى، آن كه:  روزگار كمان خود را به زه كرده، تيرش به خطا نمیرود، و زخمش بهبودى ندارد، زنده را با تير مرگ هدف قرار میدهد، و تندرست را با بيمارى از پا در میاورد، و نجات يافته را به هلاكت میكشاند. دنيا خورنده ايست كه سيرى ندارد، و نوشندهاى است كه سيراب نمیشود. و نشانه رنج دنيا آن كه آدمى جمع آورى میكند آنچه را كه نمیخورد، و میسازد بنايى كه خود در آن مسكن نمیكند، پس به سوى پروردگار خود میرود نه مالى برداشته و نه خانه اى به همراه برده است.و نشانه دگرگونى دنيا آن كه، كسى كه ديروز مردم به او ترحّم میكردند امروز حسرت او را میخورند و آن كس را كه حسرت او میخوردند امروز به او ترحّم میكنند، و اين نيست مگر براى نعمتهايى كه به سرعت دگرگون میشود، و بلاهايى كه ناگهان نازل مىگردد. و نشانه عبرت انگيز بودن دنيا، آن كه، آدمى پس از تلاش و انتظار تا میرود به آرزوهايش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسيده، اميدش را قطع میكند، نه به آرزورسيده، و نه آنچه را آرزو داشته باقى میماند. سبحان اللّه! شادى دنيا چه فريبنده و سيراب شدن از آن، چه تشنگى زاست و سايه آنچه سوزان است نه زمان آمده را میشود رد كرد و نه گذشته را میتوان باز گرداند، پس منزّه و پاك است خداوند چقدر زنده به مرده نزديك است براى پيوستن به آن و چه دور است مرده از زنده كه از آنان جدا گشته؟

 

ترجمه خطبه 114 قسمت سوم نهج البلاغه


موضوعات مرتبط: پیشوایان هدایت ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 17 بهمن 1393برچسب:, | 10:54 | نویسنده : سید یوسف جلیل القدر |

صفحه قبل 1 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.